کیان جونکیان جون، تا این لحظه: 11 سال و 6 ماه و 27 روز سن داره

AZIZE BABAII

تلاش برای حرکت های اولیه

دیروز پسرم بالاخره تنبلی رو کنار گذاشت و قدری به خودش زحمت دادو با سلام و صلوات تونست با روروک چند متری حرکت کنه. منو مامانی هم که از شدت لذت کلی خوشحال شدیم. در ضمن دوروز پیش هم کاملا غلت میزد و به روی شکم برمیگشت. بعد هم که خسته میشد بغض میکرد. پسرم اینقدر ناز میشی وقتی بغض میکنی دوست داریم بخوریمت.
26 فروردين 1392

تولد شش ماهگی

سلام به همگی. با عرض معذرت از پسر عزیزم خیلی وقت نتونستم مطلب بنویسم از بس سرم شلوغ بود. این روزا کیان جون ما ششمین ماه ورود به جمع خانواده رو تجربه میکنه. خیلی خیلی شیرین شده و حرکات با مزه ای انجام میده. دیگه کاملا پدر و مادر جونش رو تشخیص میده. از سر کار که میرم خونه مادر جونی لباسای قشنگ تنش میکنه و مرتب و تمیز  میشه تا منو میبینه شروع به خنده میکنه و دلمون رو  آب میندازه تا حسابی ببوسمش. امسال هم اولین عید خانواده سه نفره ما بود و تعطیلات به همراه مادر و پدر من و عمه هاش و پسر عمه کیان (سپنتا جون) رفتیم اصفهان و شیرازو تخت جمشید و موقع تحویل سال هم جاتون خالی کنار مقبره کوروش بزرگ در پاسارگاد بودیم. خیلی خیلی خوش گذشت. بر...
19 فروردين 1392
1
niniweblog
تمامی حقوق این صفحه محفوظ و متعلق به AZIZE BABAII می باشد